اندیشه ی انتقادی در حسابداری

ساخت وبلاگ
با رِبا[1]    با رِبا هیچ آدمی خانه ای از سنگ های خوب ندارد که هر خشتش به خوبی برش خورده و سر جای خود باشد و نمایی روی آن را پوشانده باشد، با ربا هیچ آدمی بهشتی نقش شده بر دیوار کلیسایش ندارد هارپس ات لوز[2] یا آنجا که باکره پیغام را دریافت می کند و هاله ی نور از شکاف بیرون می تراود، با ربا هیچ آدمی «گونزاگا وارثانش و معشوقگانش[3]» را نمی بیند هیچ نقشی برای آن که بماند یا با آن زندگی شود کشیده نمی شود تنها برای این کشیده می شود که فروخته شود و زود فروخته شود با ربا، گناه در برابر طبیعت، نان توست که بیشتر و بیشتر چون کهنه ی بوگرفته است نان تو مثل کاغذ خشک است، بی گندم کوهساران، بدون آرد غنی با ربا خط ضخیم تر می شود با ربا خط و مرز مشخصی وجود ندارد و هیچ آدمی نمی تواند منزلگاهی بیابد. سنگتراش از سنگش بازداشته می شود جولا از دستگاه بافتش بازداشته می شود با ربا پشم به بازار نمی آید گوسفند صرفه ای نمی آورد با ربا ربا مرداری است، ربا سوزن را در دست زن کند می کند و کار ریسنده را متوقف می کند. پیترو لومباردو[4] با ربا نمی آمد دوچیو[5] با ربا نمی آمد نه پیر دِ لا فرانچسکا[6]، زوان بلین[7] نه با ربا نه لا کلونیا[8] نقش می شد. نمی آمد با ربا آنجلیکو[9]، نمی آمد آمبروجیو پرادیس[10]، نه می آمد کلیسایی از سنگ های برش خورده با امضای: آدامو می فچیت[11]. نه با ربا سن تروفیم[12] نه با ربا سن هیلایر[ اندیشه ی انتقادی در حسابداری...
ما را در سایت اندیشه ی انتقادی در حسابداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ccriticalaccounting2 بازدید : 199 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 10:42